-
یه روز بارونی
سهشنبه 7 آذرماه سال 1391 11:59
امروز روز خوبی بود روزی که صدای بارون ادمو از خواب بیدار کنه واقعا لذت بخشه پاشدم رفتم از داخل حال توی حیاط رو نگاه کردم بارون با شدیت در حال باریدن بود به مبایلم نگاه کردم ساعت 6:30 رو نشون میده اووووووه هنوز خیلی مونده تا ساعت 7:30 دوباره زیر پتوی گرم و چشمام بسته ولی صدای بارون که می خوره به پنجره اتاقم توی گوشمه...
-
آدم های بی تاثیر
سهشنبه 10 مردادماه سال 1391 10:53
Normal 0 false false false EN-US X-NONE FA Normal 0 false false false EN-US X-NONE FA Normal 0 false false false EN-US X-NONE FA هر کسی یه دسته بندی از آدما داره ولی خوب من دسته بندیم فرق می کنه آدمارو اون جوری که دیدم از نزدیک ، تجربیات دیگران ، مطالعه ، تعامل و ... می شناسم این طرز تفکر منه ذهنم از قبل ساخته شده من...
-
لب گور
چهارشنبه 7 تیرماه سال 1391 08:49
Normal 0 false false false EN-US X-NONE FA روزی که یه نفر به رحمت خدا میره واقعا یه روز عجیبیه . من خودم حال خودمو نمی دونم ساعت های اول معمولی هستن و فقط فکرت مشغوله ولی بعد که در گیر میشی با خود اصل موضوع خیلی داغمون میشی گریه دیگران خیلی روی من تاثیر میزاره و یا نجوا های که با خودشون می کنن دختر عمه ام خیلی ناراحت...
-
دیار باقی
یکشنبه 28 خردادماه سال 1391 06:54
Normal 0 false false false EN-US X-NONE FA همیشه منتظر این بودم که مدرسه تعطیل بشه و 3 ماه تابستونو ، تابستونی که برای ما مثل بهشت بود و برای شهرستانی های مقیم هرمزگان جهنم ، برم به روستای آبا و اجدادیمون پدرم اونجا یه باغ کوچولو داره قدیما همیشه رودخونه پر آب بود . منو داداشام همیشه توی فکر رفتن به روستامون بودیم و...
-
حس نیست
سهشنبه 2 خردادماه سال 1391 01:42
چی بگم این روزا حسو حال ندارم بیام بنویسم از بس بعضیا میرن روی اعصابم نه نه عشقو عاشقی نیست بحث همکاری تنبل از زیرکار در روی منه رئیسم چه خوش بینه که همه چیز درست بشه زهی خیال باطل یه چند روز دیگه میام جمات قصار می نویسم خفن فعلا
-
همکارم
دوشنبه 11 اردیبهشتماه سال 1391 00:59
یه روز که میرم سر کار همکارم حالش خیلی خوبه هی مگه خاک بر سرت عرضه نداری یه زن برا خودت دستو پا کنی صبح روز بعد که میاد خیلی ناراحته همش میگه واقعا خری اگه بری زن بگیری بدبخت میشی بدبخت !!! یه روز نصیحت می کنه می گه میدونی زن پولاتو برات جم میکنه زندگیت ساخته میشه یه روز دیگه میاد میگه بهترین دوران . دوران مجردیه برو...
-
نصیحت
شنبه 9 اردیبهشتماه سال 1391 02:00
مامانم هروقت با یکی دعواش میشه میگه : جنس بد نیکو نگردد چون که بنیادش بد است
-
امروز
یکشنبه 3 اردیبهشتماه سال 1391 19:45
امروزم هم مثل همه روزهای دیگه تکراری کسالت آور و خسته کننده زیر فشار فکرای مختلف بدون هیچ فکر کمکی بدون یه راه مینبر باید برم تا انتها ولی تا کی ! تا کجا ! علم بهتر است یا ثروت ! عشق بهترست یا نفرت !
-
تفاوت
سهشنبه 29 فروردینماه سال 1391 20:20
Normal 0 false false false EN-US X-NONE FA MicrosoftInternetExplorer4 این روزا که اعتماد بین مردم از بین رفته من هنوزم به کفاش افغان سر کوچمون اعتماد دارم هنوزم کفش های که خدا تومن پولشو دادم و خیلی برام عزیزن بدون گرفتن قبض می دم به کفاش سر کوچمون گاهی و قتا فکر می کنم اگه جای این آقای افغانی اگه یه ایرانی بود می...
-
بلخه اتفاق افتاد
شنبه 12 فروردینماه سال 1391 23:19
دیرو بلخره با یه شاخه گل با مامانو بابا و برادرو خواهرم رفتیم خواستگاری باورم نمی شد خانواده گلی داشتن مراسم خیلی خوب پیش رفت من تو ابرا بودم خیلی دوست داشتم این اتفاق که افتاد تو وبم بنویسم بلخره منم عشقم رو پیدا کردم مرضیه خیلی خانومه همونه که میتونه منو خوشبخت کنه و البته منم امیدوارم بتونم اونو خوشبخت کنم سه شنبه...
-
زمان
جمعه 11 فروردینماه سال 1391 20:35
دو ساعت از ساعت عمرم رو گذاشتم برای دیدن یه فیلم ( IN TIME ) فیلمی که شاید قصدش فقط پر کردن جیب کارگردان بود ولی برای من خیلی مهم بود وقتی نوشته های فیلم ظاهر شدن به خیلی چیزا فکر کردم بیاین واقعا فکر کنیم امروز فقط زنده هستی فقط یه ساعت !!! زمان هم دست هست و میدونی چقدر مونده تا بمیری برای پنج ثانیه دیر رسیدن باید غم...
-
حسرت
یکشنبه 6 فروردینماه سال 1391 12:17
یاد بنجامین باتن افتادم لحظه ای که عاشق دختر بچه ای شد که عشق دوران جونیش بود لحظه ای که گرمای اون عشق رو لمس کرد لحظه ای که برای آخرین بار دست عشقش رو گرفت و چشم هاشو برای همیشه بست من از چشمهای غمیگین بنجامین فهمیدم ما از هر طرف که زندگی رو شروع کنیم بازهم حسرت روز های رفته رو داریم
-
عشق +مسافت
شنبه 5 فروردینماه سال 1391 08:01
دیشب در خونه دوستم بودیم سر یه موضوع یک ساعت واستادیم حرف زدیم عشق دو طرف فقط مهمه و مسافت تاثیری توی این رابطه نداره ؟؟ یا عشق مهم هست ولی مسافت هم مهم هست ؟؟ خیلی حرف زدیم دوستم حرفای منطقی میزد ولی یه جاهایشم یکم یه جوری بود که من زیاد موافق نبودم منم یه سری دلایل آوردم که دوستم مقداری رو تایید و مقداری رو رد کرد....
-
روز اول عید
سهشنبه 1 فروردینماه سال 1391 17:46
امروز هم اون جوری نبود که من می خواستم شب قبلش با پسر دایی و پسر خاله تا ساعت 6 بیدار بودیم بعد خوابیدیم سر ساعت 8:15 بیدار شدم صورتمو شستم گشتم اون قرآن قدیمی بابارو پیدا کردم قرآن رو از روزی که یادم میاد داریمش قشنگه . الان فکر کنم جزء اتیغه جات باشه . خلاصه رفتم پای تی وی مامان که بنده خدا خسته داغمون . آخه مامانش...
-
سلام گرم
دوشنبه 29 اسفندماه سال 1390 02:52
سلام گرم به همه کسانی که گه گاهی سر می زنن به خونه دلم من بله این دفعه دیگه از تاریکی آمدم بیرون آره تغییر کردم . تصمیم کبری گرفتم فردا عیده دلم می خواد همه خاطرات بدو فراموش کنم هر چند سخته از وبلاگم شروع کردم و لباس سیاه ماتم رو ازتنش در آوردم و لباس سبز امید رو تنش کردم کسی که اولین جرقه قلبم بوده دیگه نیست اینو...
-
خسته
پنجشنبه 25 اسفندماه سال 1390 14:10
خسته شدم از دست این دلو چشم که هر کدمشون یه چیزی میگن
-
والنتاین
چهارشنبه 26 بهمنماه سال 1390 13:55
گور بابای والنتاین اصل خودتی که نیستی هیچوقت
-
شاهزاده
دوشنبه 24 بهمنماه سال 1390 13:33
اون اگه می دونست شاهزاده رویاهاش چه کارا که براش نمی کنه خودش با اسب می رفت دنبالش
-
ضعیف
یکشنبه 23 بهمنماه سال 1390 14:44
فشار همیشه روی قشر ضعیفه عجب بدبختیم
-
نمیشه نمی دونم چرا
یکشنبه 23 بهمنماه سال 1390 14:03
نه اینم نشد . خدای نه اینکه من نخوام خودش نمیشه :( بعضی وقتا به این فکر می کنم که اون کسی رو که من مد نظر دارم با اون ملاکای که توی ذهنم هست اصلا وجود داره !؟!؟!
-
دل ما
یکشنبه 23 بهمنماه سال 1390 13:33
دل ما می سوزد بدجور هیچکس دودش را هم نمی بیند
-
داغمون
یکشنبه 23 بهمنماه سال 1390 13:30
از اول هفته تا آخر هفته هر روز ساعت 5 صبح تو جاده آخر کار میشی عین یه پازلی که همه چیزشو اشتباه چیدن . حالا با تمام این مشکلات استخوانی که کنار بیام خودم به تنهایی به کنار ، این حرف همکارم که بهت بگه خیلی صوصولی رو نمی دونم کجام جا بدم
-
زیبایی
یکشنبه 23 بهمنماه سال 1390 13:08
واقعا که این سیرت زیباست نشان ادمیت نه صورت زیبا کنار من نشسته ماشالا مثل ماه می مونه صدام که نگو ناز ناز کلاسم که دیگه آخرش کلا صورت زیبارو یه جا داره کمپلت . دریغ از سیرت زیبا که یه زرم نداره از یه دختر 18 ساله بیشتر زنگ خور داره اس ام اس اشم که نمی شه شمرد ولی هر کاری می کنی بازم می گه تقصیر شوهرم بوده که نتونست...
-
بعضیا
دوشنبه 26 دیماه سال 1390 13:20
بعضیا اینقد به ادم لطف دارن که شرمنده میشم ولی کاش جای شرمندگی اجازه داشتم عاشقشون می شدم
-
بگن
دوشنبه 26 دیماه سال 1390 13:10
هی میان خبر می دن میگن رفتی فلان جا فلان کارو داری انجام می دی فلان جا داری استخدام می شی خیلی خشگل شدی از قبل تپل تر شدی آفزین خیلی عالی باری کلا ولی اگه تو به خودی خود هم پرواز کنی دیگه برام مهم نیستی اینجام مال خودمه هر چی بخوام می نویسم اره دیکتاتورم
-
تو کجا ....
سهشنبه 6 دیماه سال 1390 12:54
توی این جای کوچیک تو کجــــــای من کـــــجـــــام
-
فردا
سهشنبه 6 دیماه سال 1390 12:31
خوب برای اینکه روحیمون عوض شه امروز به خاطرات خوب فکر میکنیم فردا ادامه بدارو میریم
-
الکی
سهشنبه 6 دیماه سال 1390 12:29
این دورو بری یای من کین که هنوزم به تو ایمان دارن همینجور الکی
-
ماه
دوشنبه 30 آبانماه سال 1390 10:04
باز این ماه شوم آذر از راه رسید
-
رنگ
چهارشنبه 11 آبانماه سال 1390 03:36
کاش به رنگ کلاغ بودی سیاه ولی مثل طوطی نبودی هزار رنگ